پایان خوش بینی در چین
مایکل شومان، کارشناس اندیشکده شورای آتلانتیک و نویسنده و روزنامه مگاری با بیش از ۲۵ سال تجربه در امور آسیاست. او پیشتر خبرنگار سرویس خارجی روزنامه وال استریت ژورنال و نشریه تایم بوده است. آخرین کتاب او تحت عنوان "ابرقدرت منقطع: تاریخ چینی جهان" است. دو کتاب پیشین او "کنفوسیوس و جهانی که او خلق کرد" و "معجزه: داستان حماسی جستجوی ثروت آسیا" بودند. مقالات او هم چنین در نیویورک تایمز و بلومبرگ منتشر شده است. او در چین زندگی میکند.
به گزارش اندیشکده صفای یزد به نقل از آتلانتیک، "لو شون" یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر چین در سال ۱۹۱۹ میلادی داستان کوتاهی درباره یک محقق بدبخت مکتب کنفوسیوس به نام "کونگ ییجی" نوشت. کونگ نتوانست در امتحانات دولتی خدمات مدنی امپراتوری قبول شود و تمایلی به داشتن یک شغلی عادی نداشت و دچار فقر شد. در آن زمان روستائیان دیگر نسبت به وضعیت اسفناک او ابراز همدردی نمیکردند و به آموخته هایش احترام نمیگذاشتند. روستائیان به او طعنه میزدند و او را مورد در میخانه مورد آزار و اذیت و تمسخر قرار میدادند تا آن که در پایان داستان، پاهایش بعد از دزدی بر اثر ضرب و شتم شکست. کونگ با دستان اش خود را از میخانه بیرون کشید پس از آن دیگر دیده نشد. او ناپدید شد و مردم فکر میکردند فوت کرده است.
بیش از یک قرن پس از نگارش آن داستان جوانان تحصیلکرده چین علاقه خاصی به "کونگ ییجی" بدبخت پیدا کرده اند. بر اساس آمار رسمی از هر پنج چینی ۱۶ تا ۲۴ ساله یک نفر بیکار است که بالاترین سطح بیکاری ثبت شده میباشد. مدارک دانشگاهیای که جوانان چینی با زحمت و تلاش به دست آورده اند به دلیل توقف بهبود اقتصاد چین که ناشی از قرنطینههای سخت گیرانه دوره پاندمی و سرکوب ایدئولوژیک شرکتهای خصوصی با کاهش ارزش مواجه شده اند. بسیاری از جوانان تحصیلکرده با انتخابی مشابه انتخاب کونگ روبرو هستند: شغلی پایینتر از سطح و ارزش مدرک تحصیلی شان را انتخاب کنند و یا قبوض را پرداخت نکنند.
یک مقاله نویس چینی تا آنجا پیش رفته که شی رئیس جمهور چین را مقصر وضعیت فعلی میداند. کارکنان حکومت چین آن مقاله را از اینترنت چینی حذف کردند. با این وجود، ابراز همدلی با کونگ ییجی حالتی از افسون را نشان میدهد که در چین معاصر قابل توجه است. یکی از ویژگیهای دوران اصلاحات اقتصادی چین خوش بینی بی حد و حصر نسبت به آینده بود. ذهنیت آن زمان چینیها این بود: "فردا همیشه بهتر از امروز خواهد بود".
البته در بیشتر مواقع نیز برای چین این گونه بود. با اقتصاد رو به توسعه فرصتهای پیش رو بی حد و حصر به نظر میرسیدند. ظهور فناوریهای تازه و دسترسی آسانتر به سفرهای بین المللی و آموزش بهتر زندگی چینیها را حتی در سایه یک دولت امنیتی و سرکوبگر کمونیستی آزادتر ساخت. حزب کمونیست توانست از این احساسات مثبت برای تحکیم کنترل خود بر کشور و ایجاد درجه از حمایت محلی از خود استفاده کند.
با این وجود، سالیان اخیر دلایلی برای بدبینی نسبت به آینده پیش روی شهروندان آن کشور قرار داده شده است. سالهای رشد اقتصادی چین به پایان رسیده و همراه با آن دستاوردهای کسب آسان رفاه و مشاغل آزاد نیز به پایان رسیده است. سه سال کنترل نابخشودنی شی بر جامعه از طریق سیاست کووید صفر که صدها میلیون نفر را در خانههای شان حبس کرد یا آنان را تحت محدودیتهای دیگری قرار داد ظرفیت رژیم سیاسی حاکم بر کشور را برای اعمال سیاستهای بی منطق آشکار ساخت.
شی در حال بستن راه اندازی کارزاری است تا انطباق ایدئولوژیک و اجتماعی شهروندان با خط حزب کمونیست را احیا کند به طور دقیقتر میتوان گفت انطباق با خط خود که معروف به "اندیشه شی جین پینگ" است. این تلاش باعث اعمال سانسور بیش تر، سرکوب آموزش خصوصی و حتی اعمال محدودیت بر بازیهای ویدئویی شده است.
در غیاب مطبوعات آزاد یا آزادی بیان تعیین این که مردم چین واقعا چه احساسی نسبت به شی و برنامه او دارند تقریبا غیرممکن است. با این وجود، برخی از آمارها سرنخهایی را ارائه میدهند.
برای مثال، علاقه به کارآفرینی را در نظر بگیرید. هر چه یک فرد به آینده اعتماد بیش تری داشته باشد احتمال بیش تری برای راه اندازی کسب و کاری همراه با ریسک توسط او وجود خواهد داشت.
تا چند سال پیش جوانان چینی مشتاق بودند تا شانس خود را در این زمینه بیازمایند. موجی از استارت آپها در چین راه اندازی شدند. با این وجود، اکنون شور و شوق و رغبت برای ریسک پذیری در راه اندازی کسب و کارها در چین کاهش یافته است. بر اساس گزارشهای Global Entrepreneurship Monitor که روند استارت آپها را در سراسر جهان دنبال میکند نسبت بزرگسالانی که در چین مشغول راه اندازی شرکتهای جدید هستند به شدت کاهش یافته و از ۱۵.۵ درصد در سال ۲۰۱۴ میلادی به تنها ۶ درصد در سال گذشته رسید.
هم چنین، چینیها تشکیل خانواده نمیدهند. براساس آمار دولتی آن کشور تعداد نوزادان متولد شده در چین از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ تقریبا به میزان ۵۰ درصد کاهش یافته و به تنها ۹.۶ میلیون نفر در جمعیتی بیش از ۱.۴ میلیارد نفر رسیده است. جالب اینجاست که چنین کاهش چشمگیری بلافاصله پس از لغو سیاست تک فرزندی رخ داد.
"نیکلاس ابرشتات" متخصص جمعیت شناسی در انستیتو امریکن اینترپرایز مینویسد که اختلال در فرزندآوری "نشانهای از نارضایتی عمیق از آینده تیرهای است که چین برای "رعایای" خود مهندسی کرده و میتوان آن را نشانهای از رای عدم اعتماد قاطع مردم چین به شی جین پینگ قلمداد کرد".
البته سالهاست که نرخ زاد و ولد چین ناچیز بوده است به همین دلیل جمعیت آن کشور در حال کاهش است. روند کاهش نرخ زاد و ولد در سراسر شرق آسیا از جمله در ژاپن و کره جنوبی نیز روندی قابل مشاهده بوده است. با این وجود، ابرشتات معتقد است که مقیاس و سرعت سقوط نرخ زاد و ولد در چین در زمان صلح و ثبات نسبی میزانی قابل توجه است.
ابرشتات به من میگوید: "این روند تحولی است که یک نسل به طول میانجامد و موردی نیست که ظرف مدت شش سال رخ دهد". نرخ اولین ازدواج افراد در چین از سال ۲۰۱۳ میلادی سالی که شی قدرت اش را تثبیت کرد بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است. ابرشتات میگوید: "فکر میکنم این وضعیت باید محصول یک تغییر بزرگ در ذهنیت باشد."
بدبینی فزاینده ممکن است دلیل افزایش میزان فرار چینیها از کشورشان باشند. بر اساس گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل بیش از ۱۱۶۰۰۰ شهروند چینی در سراسر جهان در پایان سال ۲۰۲۲ به دنبال پناهندگی بودند که نسبت به یک دهه قبل افزایشی ده برابری یافته است.
در مجموع آمار تصویری از جامعهای را ترسیم میکند که تمایلی به سرمایه گذاری در آیندهای مبهم ندارد آیندهای که به نظر میرسد بسیاری از چینیها با کیف پول، رَحِم و پاهای خود به آن اعتراض میکنند و بهترین و باهوشترین شهروندان چینی خود را در قالب یک شخصیت ادبی میبینند.
شی گفته که با "تله رفاه طلبی" دامن زننده به "تنبلی" مخالف است و به "جوانان مبارز" کشورش گفته که "تلخ خوردن را بیاموزند". شی کماکان به روی آوردن به اهداف ملی گرایانه مانند اتحاد تایوان با سرزمین اصلی یا کنترل دریای چین جنوبی ادامه میدهد تا افکار عمومی چین را پشت سر خود جمع کند. با این وجود، این سیاست به طور بالقوه، رژیم تحت رهبری او را به خطر بزرگتری برای ثبات منطقه تبدیل خواهد کرد.
"لو شون" داستان تمثیلی کونگ ییجی را برای انتقاد از جامعه چین نوشت: سنتهای قدیمی در حال محو شدن در آیندهای نامعلوم بودند، اما به نظر لو این موضوع نه برای رهبران چین که در حال خدمت به خود بودند و نه برای روستائیان بی عاطفه اهمیتی نداشت در نهایت مردم در میخانه کونگ ییجی را فراموش کردند و تنها تصور کردند او فوت کرده است. آیا شی جین پینگ نیز همین کار را خواهد کرد؟